علا قه ی شدید مانی به برنامه ی عمو پورنگ و کارتون ببعی!(بره ی ناقلا)

چپ میره راست میاد میگه عمو پورنگ بذار.ببعی بذار.منم براش روی فلش مموری کپی میکنم.

یا پای کامپیوتر میبینه یا همونجا با ال سی دی براش پخش میکنم.

ولی خوب خیلی خوبه.از برنامه ی عمو پورنگ چندتا شعر یاد گرفته.البته نه کامل.ولی چون هر روز و اونم روزی چند بار میبینه و براش تکرار میشه خیلی از قسمتای شعرارو یاد گرفته.

و البته یه چیز بهتر اینکه این برنامه باعث شد که چند تا از رنگارو یاد بگیره.مثلا یه لباس عمو پورنگ قرمز بود.اینجوری شد که رنگ قرمزو یاد گرفت.و خیلی از رنگای دیگه رو.حدود یک ماه پیش هم چون تو تیتراژ برنامه مداد رنگی نشون میده وقتی فهمید که اسم اونا مداد رنگیه گفت برام بخر.زنداداشم اینا که اومده بودن براش یه بسته خرید.حالا اونا رو مثل تیتراژ برنامه گرد میچینه و کلی ذوق میکنه میگه ببین مثل عمو پورنگ چیدم.

این عکس اولین باریه که سعی کرده اونجوری مداداشو بچینه.

ولی اینجا چند روز بعده که خیلی بهتر چیده.

برای اینکه خودم یادم بمونه که مانی مثلا چه برنامه ای رو دوست داشته و چه کارایی میکرده راجع بهش اینجا نوشتم.

پ ن:گل پسرم امروز 8 مهره. صبح که بیدار شدی دستاتو روی لبه ی حفاظ تختت میذاشتی و گفتی مامان ببین مثل عمو پورنگ.

وقتی که عمو پورنگ شعر میخونه همین کارو میکنه.البته روی نرده هایی که تو دکورشون هست.

پسر عزیزم خیلی دوست دارم.